وصیت نامه شهيد ابراهيم تقوي
شهيد ابراهيم تقوي
نام پدر: عبدالحسين                يگان اعزام كننده: بسيج سپاه مهريز
محل تولد: مهريز                   چگونگي شهادت:جراحات وارده
تاريخ تولد: 7/4/1345        محل دفن: گلزار شهداي بغدادآبادعلیا
وضعيت تأهل: مجرد              تاريخ شهادت: 22/11/1361
محل شهادت: فكه                                سن شهادت: 16 سالگي
سلام بر شهيدان، سلام بر اين عزيزان سفر كرده كه حصار ماده پرستي را شكافتند و راهي به سوي ملكوت را فرا روي بشريت گشودند، سلامي به وسعت همه‌ي عشق نثار اين ملكوتيان باد چراكه معراج انسان را با شهادت خويش تفسير كردند.
ابراهيم تقوي از ديگر شهداي پاكباز شهرستان مهريز است كه آفتاب وجودش در تاريخ 7/4/1345 طلوع كرد، پدر روي ذاكر و چاووش خوان ابي‌عبدالله و مادرش مربي قرآن در مكتب‌خانه بود وي در كانون گرم و صميمي خانواده‌اي متدين آنگونه پرورش يافت كه لياقت شهادت در راه دوست به او ارزاني شد. ابراهيم نزد مادر خود با آيه‌هاي سپيد و نوراني قرآن آشنا شد سپس به دبستان شيخ طوسي قدم نهاد پس از پايان مقطع ابتدايي، تحصيلات راهنمايي را در مدرسه‌‌‌‌‌‌‌ي شهيد طباطبايي و تحصيلات متوسطه را در دبيرستان كاشاني سپري كرد. ابراهيم مشغول تحصيل در رشته‌ي اقتصاد بود كه به دعوت امام پاسخ مثبت داد و عازم دانشگاه جبهه شد و در تاريخ 22/11/1361 در منطقه‌ي فكه مفقودالأثر شد و پيكر پاكش پس از سالها دوري و غربت به وطن بازگشت و به خاك سپرده شد تا مايه‌ي مباهات و افتخار سرزمين دلاور پرور خود باشد.
ويژگي‌هاي شهيد:
ابراهيم همزمان با اوج‌گيري نهضت مردمي با ديگر دانش‌آموزان در راهپيمايي‌ها شركت مي‌كرد و پس از انقلاب نيز در صحنه‌هاي مختلف حضوري فعال داشت. اين شهيد بزرگوار كه بلوغ فكري و مسئوليت‌پذيري او همزمان با سالهاي مقدس دفاع بود توانست خيلي زود به انتهاي نردبان سعادت و به اوج قله كرامت دست يابد، اين شهيد عزيز در شب‌هاي عمليات مشغول راز و نياز با معبود مي‌شد، ابراهيم همواره با وضو بود و نماز شب را به جا مي‌آورد و زيارت عاشورا بر زبان او جاري بود شايد به واسطه‌ي اين زيارت قدسي و پر فيض و سرشار از بركت بود كه توانست به مقام محمود الهي كه آرزوي همه‌ي آرزومندان كوي اوست دست يابد.
آري او در طول تحصيل نيز دانش‌آموز موفقي بود. با شهادت خويش بالاترين مدرك افتخار را كسب كرد و در صف صالحان و اولياء‌الله قرار گرفت.
عاشق شهادت:
او آنقدر عاشق شهادت بود و خود را آماده‌ي ملاقات با معبود كرده بود كه زماني كه متوجه شد يكي از دوستانش شهيد شده است مدتي به مرخصي نيامد و در جبهه ماندگار شد زيرا خجالت مي‌كشيد از اين كه شايد او لايق شهادت نبوده است و دوست نداشت با پدر و مادر دوست شهيدش روبرو شود. سرانجام زمان معراج او نيز فرا رسيد و به دوستان شهيدش به خيل آن راست قامتان جاويد پيوست.
فرازهايي از وصيت‌نامه‌ي شهيد:
به همه‌ي خواهران و برادران ديني سفارش مي‌كنم كه همواره پشتيبان ولايت فقيه و رهبري باشيد چراكه در اين صورت هيچ‌ گزندي به كشور شما نخواهيد رسيد همواره در نماز جمعه شركت كنيد و با شركت در مجالس و محافل مذهبي به ياد خدا و امام باشيد... .
در فراز پاياني وصيت‌نامه‌ي شهيد‌: سفارش مي‌كند مقدار پولي كه در حساب بانكي اوست صرف تبليغات اسلام شود.
مرحبا بر شما شهيدان كه در اوج سخاوت همه‌ي دارايي معنوي و مادي خود را در راه رضاي دوست هديه كرديد.
براستي كه راست گفته‌اند؛ شهيدان را شهيدان مي‌شناسند.
 
«راهش مستدام»
«والسلام»