به گزارش روابط عمومی فرمانداری مهریز، از اقوام شهید سید مرتضی دهقان منشادی گفت: شهید سید مرتضی دهقان منشادی درآخرین روزهای مرخصی اش از شهید شدن خود صحبت کرده است.
 مجید صبری از اقوام شهید سید مرتضی دهقان منشادی در خاطره ای از این شهید بزرگوار که در درگیری با اشرار در روز پنج شنبه25خرداد در شرق کشور به شهادت رسید آورده است: شهید دهقان آخرین مرخصی خود را از تاریخ29/01/1391 الی17/02/1391 در یزد سپری کرد.
صبری گفت:  او در طول مرخصیهای خود وزمان تحصیل همواره کمک حال پدر زحمتکش خود درامور درب و پنجره سازی واجرای شیروانی بود وهرگز اوقات خود را به بطالت صرف نمی کرد.
درآخرین روزهای مرخصی خود که در روستای منشاد مشغول به کار بود به مغازه لبنیاتی روستا رفته و از فروشنده(حاج احمد دهقان) درخواست حلالیت طلبیده و می گوید که برای آخرین بار به مرخصی آمده و ازشهید شدن خود صحبت کرده است.
وی افزود: اوعنوان کرده که مطمئنم دیگر برنمی گردم و شهید می شوم، مغازه دار در پاسخ به گفته سیدمرتضی که اگرمن شهید بشوم شما ناراحت می شوید؟ می گوید: این حرفها را نزن برای تو زود است شهید بشوی.  سیدمرتضی درجواب می گوید که من مطمئنم دیگر برنمی گردم و غصه و ناراحتی من فقط بابایم؛ سعید است .
وی تصریح کرد: شهید دهقان منشادی در پایان این جمله رابه رسم یادبود ویادآوری آنروز روی دیوارمغازه حاج احمد به یادگارمی نویسد: « رفاقت قصه تلخیست که از نامش پیداست...سرسبزی در دست توست »
شهید سید مرتضی دهقان منشادی در یگان نیروی انتظامی خدمت می‌کرد و در حالی که تنها یک ماه و نیم به پایان خدمت مقدس سربازیش باقی مانده بود، در مرز میرجاوه در کمین درگیری با سوداگران مرگ به خیل عظیم شهدای انقلاب اسلامی پیوست..
پدر و مادر این شهید بزرگوار اهل و ساکن روستای منشاد هستند و این شهید قبل از سربازی در کنار پدرش به شغل آهنگری مشغول بوده است.