زندگی نامه شهيد محمد دهقان بنادكي
شهيد محمد دهقان بنادكي
نام پدر: حاج علي                  يگان اعزام كننده: ارتش
محل تولد: بنادك                   چگونگي شهادت: ترکش به پشت
تاريخ تولد: 1327                 محل دفن: گلزارشهدای بنادك سادات
وضعيت تأهل: متاهل              تاريخ شهادت: 10/9/1359
محل شهادت: مهران              سن شهادت: 32 سالگي
آفرين بر همت والاي طرفه مرداني كه مردانه قدم در ميدان مرگ و خون نهادند و در راه رسيدن به مقصد اعلي از هيچ نهراسيدند و دنياي فريبا با اين همه آرايش كه بر چهره دارد «زين للناس حب الشهوات من النساء والبنين والقناطير المقنطره من الذهب والفضه والخيل المسومه والانعام و الحرث ذالك متاع الدنيا» نه تنها نتوانست سيماي كريه واقعي خود را از چشم حقيقت بين آنان پوشيده دارد بلكه حتي گوشه‌اي از خاطر آنان را نيز به خود مشغول نداشت.
شهيد محمد دهقان بنادكي يكي ديگر از شهداي پاكباز ميهن اسلامي است كه در سال 1327 در روستاي ساده و صميمي بنادك پاي بر عرصه وجود گذاشت و در دامن پاك و مهربان مادري با اخلاص پرورش يافت. محمد پس از طي دوران كودكي و تحصيل به دليل عشق و علاقه وصف‌ناپذيري كه به خدمت در ارتش جمهوري اسلامي داشت وارد دانشكده افسري شد وي بسيار درس‌خوان و شاگرد ممتاز بود و همواره رتبه اول را در دانشكده كسب مي‌كرد. اين شهيد عزيز با شروع جنگ تحميلي در منطقه مهران مشغول ديده‌باني بود كه بر اثر اصابت گلوله دشمن به فيض عظيم شهادت نائل آمد شهادت اين عزيز در آذر ماه سال 1359 اتفاق افتاده است.
گوشه‌هايي از زندگي شهيد محمد دهقان:
اين شهيد عزيز آنقدر مهربان و دوست داشتني بود كه بعد از شهادت وي همه همرزمان او در فقدان وي ناراحت بودند و مي‌‌گفتند كه ما ديگر يتيم شده‌ايم. آري شهيدان وارسته ايران زمين آيه‌هاي مصور الهي بودند، آنان با يكديگر دوست بودند ولي با دشمن شديد برخورد مي‌كردند و اين اخلاق برگرفته از كلام الهي است كه مي‌فرمايد: اشداء علي الكفار، رحماء بينهم... .
اُدعوني استجب لكم:
مادر شهيد دهقان آنقدر پاك و درستكار و با اخلاص بوده است كه به گفته اهالي محل در زمان خشكسالي با بار گذاشتن ديگ آشي طلب باران مي‌كند و خداوند منان دعاي اين خانواده شهيدپرور را به اجابت مي‌رساند باران رحمت خويش را بر آنها نازل مي‌كند تا باور كنيم كه دعا اگر با خلوص نيت انجام گيرد به اجابت خواهد رسيد.
نديدم آينه‌‌اي چـون لباس خاكـــي‌ها
همان قبيله كه بودند غرق پاكــــي‌ها
به عشق زنده شدن «عند ربهم» بودن
شده است حاصل آن سينه چاكــي‌ها
دليل غربتشان اهل خاك بودن ماست
نه بي‌مزار شدن‌ها، نه بي پلاكــــي‌ها
به آسمان كه رسيدند رو به ما گفتند:
زمين چقدر حقير است،آي خاكي‌ها!
(سيدمحمدجواد شرافت)
 
«راهش مستدام»
«وسلام»